کهف حقیقت (ندبه)

«بر من سخت است که خلق را ببینم و تو دیده نشوی...»

مرزهای آشکار

با سلام. آیا توجه داریم که این‌روزها مرزها چه واضح از هم جدا شده‌اند؟ اگر کسی قبلا تحت تاثیر دروغ‌ها و جعل‌ها درست را از نادرست تشخیص نمی‌داد، امروز دیگر به‌گمانم عذری ندارد. یکی از سران صهیونیست‌‌ علنا مردم غزه را حیوان می‌خواند و دیگری طوری که تمام دنیا بداند، از تحریم آب و غذا و سوخت علیه آن‌ها خبر می‌دهد و آن‌دیگری اجساد کودکان غزه را به بمب‌های ساعتی تشبیه می‌کند که دنیا باید بابت کشته‌شدن‌شان ار رژیم صهیونیستی متشکر باشد!

در این بین، شماری از اهالی «اینترنشنال» رسما از انتقال‌شان به سرزمین‌های اشغالی خبر می‌دهند و هم‌صدا با امثال «من‌وتو» از رژیم جعلی حمایت می‌کنند. حتی در لندن نیز شمار زیادی از مردم مقابل ساختمان بی‌بی‌سی تجمع می‌کنند و خشم‌شان را از جانب‌داری بی‌بی‌سی از رژیم صهیونیستی فریاد می‌زنند.

حالا که پس از حدود 75 سال کشتار و اشغالگریِ صهیونیست‌ها، حماس پاسخ سختی داد، رژیم جعلی و حامیان‌شان به خاک و خون کشیدن غزه را مجاز می‌دانند؛ انگارنه‌انگار که مسبب جنگ، خود آن‌ها بودند؛ آن‌هایی که ساکنان راستین فلسطین را کشتند یا کوچاندند و بر ویرانه‌ی سرزمین‌شان شهرک‌ ساختند.

طی همین چند روز، هزاران نفر و از جمله ده‌ها خاندان فلسطینی یک‌جا به شهادت رسیده‌اند؛ یعنی دیگر هیچ فردی با نام خانوادگی آن‌ها در غزه زنده نمانده است. بیش از 60 درصد قربانیان، زنان و کودکان هستند. هویت بیش از یکصد نوزاد و خردسال نامعلوم است و چون کوچکتر از آنند که از هویت‌شان بگویند، کسی نمی‌داند خانواده و والدین‌شان کیست. سنِ کوچکترین شهید غزه در جنایات اخیر تنها 7 ساعت بود!

وقتی خداوند مرزهای بین حق و باطل را چنین آشکار از هم متمایز می‌کند، هم نویدبخش است و هم ترسناک! نویدبخش است چون «إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً»؛ و ترسناک است چون چنین مواقعی حجت بر مردم تمام می‌شود و آنگاه اگر کسی در پشتیبانی از حق و نفی باطل تعلل کند، با به‌اصطلاح بی‌طرفی‌اش باطل را در ارتکاب جنایاتش یاری می‌دهد. پناه می‌بریم به خدا!