کهف حقیقت

«بر من سخت است که خلق را ببینم و تو دیده نشوی...»

یک بام و دو هوا: غربی و شرقی!

در اکتبر 1962 وقتی شورویِ سابق شماری از موشک‌های میان‌بُردش را در خاک کوبا مستقر کرد، دولت وقت آمریکا در واکنش به استقرار موشک‌ها نزدیک مرزهایش، دنیا را تا آستانه‌ی جنگ اتمی پیش بُرد. رویداد مذکور به بحران موشکی کوبا معروف شد. نهایتا شوروی موشک‌ها را برچید و قائله خاتمه یافت.

شروع جنگ روسیه و اوکراین، بحران موشکی کوبا و استانداردهای دوگانه‌ی قلدرهای دنیا را یادم آورد. در سال 1949 آمریکا و متحدانش برای مقابله با شوروی، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را تاسیس کردند. در تقابل با ناتو، شوروی و متحدانش نیز در سال 1955 پیمان ورشو را پایه‌گذاری کردند. با فروپاشی شوروی پیمان ورشو نیز قاعدتاً بی‌اثر شد، اما گسترش ناتو به‌سمت شرق و از جمله مرزهای روسیه متوقف نشد. اگر آمریکا استقرار موشک‌های روسی در کوبا را برنمی‌تابید، چرا انتظار دارد که روس‌ها در برابر پیشروی ناتو (و احتمالا کلاهک‌هایش) تا پشت مرزهای‌شان سکوت کنند؟!

آنچه امروز در صحنه‌ی جنگ اوکراین می‌گذرد، پشت‌صحنه‌ و ذی‌نفعانی هم دارد که ذی‌نفع‌ترین‌شان آمریکاست؛ و البته بازندگانی هم دارد که قاعدتاً بازنده‌ترین‌شان اوکراین و سپس اتحادیه‌ی اروپاست.

موضع جمهوری اسلامی در قبال جنگ اوکراین روشن است؛ فرمودند1: «ما البتّه در اوکراین طرف‌دار توقّف جنگیم، ما میخواهیم آنجا جنگ تمام بشود؛ منتها علاج هر بحرانی صرفاً در صورتی ممکن است که ریشه‌ی بحران شناخته بشود. ریشه‌ی بحران در اوکراین سیاستهای آمریکا است، سیاستهای غربی‌ها است؛ اینها ریشه‌ی بحران است؛ اینها را باید شناخت و بر اساس اینها قضاوت کرد، داوری کرد و اگر اهل اقدام بودیم، اقدام کرد.»

  1. سخنرانی تلویزیونی امام خامنه‌ای حفظه الله به مناسبت عید مبعث، 1400/12/10