کهف حقیقت (ندبه)

«بر من سخت است که خلق را ببینم و تو دیده نشوی...»

ابراهیم پسر رسول خدا

خدا به رسول خود پسری عطا کرد و نامش را ابراهیم نهاد. رسول خدا او را بسیار دوست می‌داشت. اما ابراهیم در کمتر از دوسالگی چشم از دنیا فروبست. پیامبر در فقدان ابراهیم اندوهگین شد و گریست اما فرمود چیزی نمی‌گوید که خدا را به خشم آورد. به دستور رسول خدا، امام علی علیه السلام ابراهیم را غسل داد و کفن کرد و آنگاه پیکر ابراهیم را در بقیع به خاک سپردند.

در تواریخ آمده است که روز وفات ابراهیم خورشید گرفت و مردم مدینه وفات ابراهیم را علت کسوف دانستند. اما رسول خدا بر منبر رفت و مردم را آگاه کرد که خورشید و ماه نشانه‌های قدرت خداوند هستند و برای مرگ و حیات کسی نمی‌گیرند و هر زمان ديديد آن دو يا يكى از آنها گرفت نماز بگزاريد (تارنمای حوزه نمایندگی ولی فقیه در حوزه حج و زیارت).


امروز 18 رجب به نقلی سالروز وفات ابراهیم، فرزند رسول خدا صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلم است. سالروز وفات ایشان را به خاندان وحی و به امام عصر و به شما و همه شیعیان و محبان ایشان تسلیت عرض می‌کنم.


مأخذ عکس و نشانی دریافت آن در اندازه اصلی: ویکی‌حج (مزار حضرت ابراهیم در عکس درون کادر آبی مشخص است. مزار ایشان نیز همراه مزار سایر ائمه و اولیای بقیع با روی کار آمدن وهابی‌ها در حجاز تخریب شد.)

شاه‌چراغ

خبر حرکت احمد بن موسی (شاهچراغ) علیهماالسلام توسط کارگزاران حکومتی به مامون رسید. مامون که ورود برادران امام [رضا سلام الله علیه] را به مرکز حکومت، تهدیدی جدی برای موقعیت حساس خود می‌دید و از هم‌داستان شدن برادران و شیعیان امام با وی هراسناک بود، ‌به همه حکمرانان خود، دستور داد که در هر کجا قافله بنی‌هاشم را یافتند، مانع از حرکت آنان شوند و آنان را به مدینه بازگردانند یا مقتول کنند.

این دستور به هر شهری که می‌رسید، کاروان از آنجا گذشته بود، مگر در شیراز که پیش از رسیدن کاروان احمد بن موسی‌علیهماالسلام حکم به حاکم وقت رسید. حاکم فارس «قتلغ‌خان» مردی سفاک و خونریز بود. وی با لشکری انبوه از شهر خارج شد و در برابر کاروان احمد بن موسی‌علیهماالسلام اردو زد.

احمد بن موسی‌علیهماالسلام در دو فرسنگی شیراز با قتلغ‌خان روبرو شد. در آن جا خبر شهادت برادرش علی بن موسی الرضاعلیهماالسلام انتشار یافت، و به احمد بن موسی‌علیهماالسلام خبر دادند که اگر قصد دیدن برادر خود علی بن موسی الرضاعلیهماالسلام را دارید، بدانید که وی فوت شده است.

حضرت احمد بن موسی‌علیهماالسلام که وضع را چنین دید،‌ دانست که نخست،‌ برادرش در طوس شهید شده است؛ دوم، برگشتن به مدینه و یا غیر آن ممکن نیست؛ سوم، این جماعت به قصد مقاتله و جدال در این جا گرد آمده‌اند. بنابراین، اصحاب و یاران خود را خواست و جریان را به آگاهی همه رساند و افزود:

قصد این‌ها ریختن خون فرزندان علی بن ابی طالب علیهماالسلام است، هر کس از شما مایل به بازگشت باشد یا راه فراری بداند، می‌تواند جان از مهلکه به سلامت برد که من چاره‌ای جز جهاد با این اشرار ندارم. تمامی برادران و یاران احمد بن موسی‌علیهماالسلام عرض کردند که مایل‌اند در رکاب وی جهاد کنند. آن بزرگوار در حق آنان دعای خیر کرد و فرمود: پس برای مبارزه،‌ خود را آماده سازید.

جدال و پیکار

سپاه قتلغ‌خان در برابر یاران احمد بن موسی‌علیهماالسلام صف‌های خود را آراستند و جنگ نابرابری آغاز شد. در نتیجه‌ی رشادت و فداکاری یاران احمد بن موسی‌علیهماالسلام دشمن شکست خورد و عقب‌نشینی کرد. این جدال در سه نوبت و به مدت چند روز ادامه یافت. در پیکار سوم، سپاهیان قتلغ‌خان شکست خوردند و ناچار از محل درگیری،‌ قریه کُشن تا نزدیک برج و باروی شیراز به مسافت سه فرسخ عقب نشستند و از ترس به درون حصار شهر پناه بردند و دروازه‌های شهر را محکم بستند. احمد بن موسی‌علیهماالسلام به اردوگاه خویش، در قریه کُشن، نزدیک یاران خویش بازگشت. در این نبرد، عده‌ای از امامزادگان و اصحاب احمد بن موسی‌علیهماالسلام زخمی [شدند] و تعدادی نزدیک به سیصد نفر به شهادت رسیدند.

نیرنگ دشمن

روز دیگر، احمد بن موسی‌علیهماالسلام یاران خود را به پشت دروازه شهر شیراز منتقل کرد و همان‌جا خیمه زد. قتلغ‌خان که دریافت قادر به پیکار با احمد بن موسی‌علیهماالسلام نیست و با وجود عشق و فداکاری که در سپاه احمد بن موسی‌علیهماالسلام موج می‌زند، توان مقابله مردانه با آنان را ندارد، با عده‌ای از فرماندهان سپاه خود، طرح نیرنگی را ریخت تا بلکه با این روش بر آنان فایق آیند. بر اساس نیرنگ و توطئه طراحی شده،‌ جمعی از سپاهیان جنگ‌آزموده‌ی خود را با شیوه جنگ و گریز به صفوف یاران احمد بن موسی‌علیهماالسلام گسیل داشت و به آن‌ها دستور داد در اولین درگیری وانمود به عقب‌نشینی و شکست کنند و به‌سوی دروازه‌های شهر بازگردند. یاران و برادران احمد بن موسی‌علیهماالسلام با این خدعه وارد شهر شدند، دشمن مکار، دورازه‌های شهر را بست. سپاهیان قتلغ‌خان که از پیش در گذرگاه‌های شهر کمین کرده بودند،‌ یاران احمد بن موسی‌علیهماالسلام را هر کدام به وضعی و در موضعی به شهادت رساندند.

شهادت احمد بن موسی (علیهما السلام)

در نتیجه توطئه دشمن بسیاری از یاران احمد بن موسی‌علیهماالسلام به شهادت رسیدند و عده‌ نیز که از نیرنگ دشمن به سلامت گریخته بودند، ‌در اطراف پراکنده شدند. مورخان اتفاق نظر دارند که غالب امامزادگان در فارس و دیگر شهرهای ایران، از پراکنده شدگان این نهضت هستند.

حضرت احمد بن موسی‌علیهماالسلام نیز مورد تعقیب دشمن قرار گرفت و قتلغ‌خان با شمار زیادی از سپاهیان خود به آنان هجوم برد. احمد بن موسی‌علیهماالسلام شجاعانه در مقابل دشمن پایداری کرد و به دفاع از خود پرداخت. برخی از منابع می‌نویسند: احمد بن موسی‌علیهماالسلام به‌تنهایی با لشکر انبوهی به نبرد پرداخت. دشمن چون دید از عهده او برنمی‌آید، ‌شکافی در جایگاه استراحت وی ایجاد کرد و از پشت بر سرش شمشیر زد؛ سپس خانه را خراب کرد، و بدن او در زیر توده‌های خاک، در محلی که هم‌اکنون مرقد و بارگاه اوست،‌ پنهان شد.


گزیده‌ای از زندگینامه حضرت احمد بن موسی (علیهما السلام) به نقل از پایگاه اینترنتی اطلاع‌رسانی آستان مقدس حضرت احمدبن‌موسی‌الکاظم شاهچراغ علیهما‌السلام * جز چند ویرایش جزئی، در متن اصلی تغییری ایجاد نشده است. برای مطالعه متن کامل، عبارتی را که در سطر فوق، پیوند (لینک) شده است، کلیک کنید. * مأخذ عکس‌ها، همان نشانی


سالروز شهادت احمد‌ بن موسی (حضرت شاهچراغ) مشخص نیست. لذا در ایران 17 رجب را به یاد شهادت ایشان محترم می‌دارند.

شهادت ایشان را به محضر خاندان وحی و امام عصر سلام الله علیهم و به شما و شیعیان و محبان ایشان تعزیت عرض می‌کنم.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم

پیروزی

جامعه را با انسان‌هایش می‌شناسند، نه با خانه‌ها و ساختمان‌هایش. ویران شدن خانه و کاشانه اسمش شکست نیست. شکست‌خورده کسی است که تسلیم می‌شود و عزت و شرافتش را می‌فروشد.

قاعدتا شما هم خبر توافق آتش‌بس بین حماس و رژیم صهیونی را شنیدید. چه با آتش‌بس و چه بی‌آن، مردم غزه پیروز هستند، چون به‌رغم تحمل وحشیانه‌ترین جنایت‌ها و تلخ‌ترین خیانت‌ها سرزمین‌شان را ترک نکردند، نهراسیدند و از مقاومت و از حماس دست نکشیدند.

بازنده بزرگ جنگ غزه، رژیم صهیونی است که به هیچ‌یک از اهداف از پیش اعلام‌شده‌اش دست نیافت. و بدتر آنکه چهره واقعی و توحش بی‌مرز خود را مقابل چشم دنیا جار زد.

نتانیاهو گفته بود حماس را نابود می‌کند، اسرای صهیونی را بدون دادن هرگونه امتیازی به حماس آزاد می‌کند و اداره غزه را به چیزی شبیه تشکیلاتِ (خائنِ) خودگردان وامی‌گذارد. صهیون‌ها با تکیه به حمایت‌های آشکار آمریکا، آلمان، انگلیس، فرانسه و خیانت‌های آشکار ترکیه، جمهوری آذربایجان، مصر و اردن و خیانت‌های مخفیانه و خبیثانه سعودی، امارات، مراکش و امثالهم تا توانستند کشتند و ویران کردند و انسانیت‌ خود را به بهای ناچیز فروختند.

دنیا محل امتحان است. ماجرای غزه آزمون دیگری بود که بر اهل دنیا گذشت.

خدایا ما را در آزمون‌هایت روسفید فرما.


A society is known by its people, not by its houses and buildings. The destruction of houses and buildings is not called failure. The loser is the one who surrenders and sells his honor and dignity.

You have probably heard the news of the ceasefire agreement between Hamas and the Zionist regime. With or without a ceasefire, the people of Gaza are victorious, because despite enduring the most brutal crimes and bitter betrayals, they did not leave their land, they were not afraid, and they did not leave the resistance and Hamas alone.

The big loser of the Gaza war is the Zionist regime, which did not achieve any of its previously announced goals. And what is worse, it revealed its true face and boundless savagery before the eyes of the world.

Netanyahu had said that he would destroy Hamas, release the Zionist prisoners without making any concessions to Hamas, and leave the administration of Gaza to something like the (traitorous) self-governing organization. The Zionists, relying on the open support of the United States, Germany, England, and France, and the open betrayals of Turkey, the Republic of Azerbaijan, Egypt, and Jordan, and the unspoken and malicious betrayals of Saudi Arabia, the Emirates, Morocco, and the like, killed and destroyed as much as they could, and sold their humanity for a small price.

The world is a place of testing. The Gaza incident was another test that passed on the people of the world.

O God, please grant us success in the tests.

خورشید زینبی

خطبه‌ی فراموش نشدنی زینب کبری در بازار کوفه یک حرف زدن معمولی نیست، اظهارنظر معمولی یک شخصیت بزرگ نیست؛ یک تحلیل عظیم از وضع جامعه‌ی اسلامی در آن دوره است که با زیباترین کلمات و با عمیق‌ترین و غنیترین مفاهیم در آن شرائط بیان شده است. قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوی است. دو روز قبل در یک بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین برده‌اند، این جمع چند ده نفره‌ی زنان و کودکان را اسیر کرده‌اند، آورده‌اند در مقابل چشم مردم، روی شتر اسارت، مردم آمده‌اند دارند تماشا میکنند، بعضی هلهله میکنند، بعضی هم گریه میکنند؛ در یک چنین شرائط بحرانی، ناگهان این خورشید عظمت طلوع میکند؛ همان لحنی را به کار میبرد که پدرش امیرالمؤمنین بر روی منبر خلافت در مقابل امت خود به کار میبرد؛ همان جور حرف میزند؛ با همان جور کلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندی مضمون و معنا: «یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ ای خدعه‌گرها، ای کسانی که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنباله‌رو اسلام و اهل‌بیت هستید؛ اما در امتحان اینجور کم آوردید، در فتنه اینجور کوری نشان دادید.

بخشی از بیانات امام خامنه‌ای حفظه الله، 1389/02/01

نشانی متن کامل بیانات


امشب، شب رحلت حضرت زینب کبری است. شهادت حضرت زینب بنت علی بن ابیطالب را به محضر امام عصر سلام الله علیهم و به شما و همه شیعیان و محبان ایشان تعزیت عرض میکنم.


برای دریافت عکس سربرگ از حرم مطهر حضرت زینب سلام الله علیها در اندازه بزرگ، عکس سربرگ را کلیک کنید.

سلام بر شما که یاد و ذکرتان عبادت است

ای‌ مردم، دنیا سرای‌ گذر، و آخرت خانه همیشگی‌ است، از سرای‌ گذر برای خانه دائمی‌ توشه برگیرید، و نزد آن که اسرار شما را می‌داند پرده حرمت خود را ندرید، دلهایتان را از دنیا خارج کنید قبل از آنکه بدنهایتان را خارج کنند. در دنیا آزموده شده‌اید، و برای‌ غیر آن به‌وجود آمده‌اید. انسان وقتی‌ از دنیا می‌رود مردم می‌گویند: (از ثروت) چه گذاشت؟ و فرشتگان می‌گویند: (از عبادت) چه فرستاد؟ خدا پدرانتان را خیر دهد، مقداری‌ پیش فرستید که در آخرت به سود شماست، و تمام آنچه را دارید پس از خود به جا نگذارید که به زیان شماست.

ترجمه خطبه 194 نهج‌البلاغه (ترجمه استاد حسین انصاریان)

اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّمَا الدُّنْيا دارُ مَجاز، وَالاْخِرَةُ دارُ قَرار، فَخُذُوا مِنْ

مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ، وَ لا تَهْتِكُوا اَسْتارَكُمْ عِنْدَ مَنْ يَعْلَمُ اَسْرارَكُمْ،

وَ اَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُخْرَجَ مِنْها اَبْدانُكُمْ.

فَفيها اخْتُبِرْتُمْ، وَلِغَيْرِها خُلِقْتُمْ. اِنَّ الْمَرْءَ اِذا هَلَكَ قالَ النّاسُ:

ما تَرَكَ؟ وَقالَتِ الْمَلائِكَةُ: ما قَدَّمَ؟ لِلّهِ آباؤُكُمْ،

فَقَدِّمُوا بَعْضاً يَكُنْ لَكُمْ، وَ لا تُخَلِّفُوا كُلاًّ فَيَكُونَ

عَـلَـيْـكُـمْ .

متن اصلی خطبه 194 نهج‌البلاغه


برای دریافت عکس سربرگ (حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره امام علی سلام الله علیه) در اندازه اصلی، روی عکس کلیک کنید.


سالروز ولادت مولی الموحدین، امیرالمؤمنین، امام علی بن ابیطالب سلام الله علیهما و آلهما را به محضر خاندان وحی و امام عصر عج الله تعالی فرجهم الشریف و به شما و شیعیان ایشان تبریک عرض میکنم.

همچنین روز پدر و روز مرد بر پدران و مردان شریف مبارک باد.

نامه خورشید به خورشید

ای أبا جعفر، به من خبر رسیده است که خدمتکاران، تو را از درِ کوچک خانه بیرون می‌برند، زیرا بُخل دارند که از ناحیه تو خیری به کسی برسد. تو را به حقی که بر گردنت دارم، ورود و خروجت جز از درِ بزرگ نباشد و همراه خود طلا و نقره فراوان بردار و به هر کس که از تو درخواست کرد عطا کن‌. از عموهایت هرکدام را دیدی، کمتر از پنجاه دینار نده و به هر کدام از عمه‌ها که رسیدی، کمتر از بیست و پنج دینار نده. اگر بیشتر دادی، با خودت است. چرا که می‌خواهم خداوند در پرتو انفاق مقامت را بالا برد. پس ببخش و انفاق کن و جز از خدا مترس.

بخشی از نامه امام رضا به فرزندشان امام محمدتقی سلام الله علیهما (مأخذ: تارنمای عتبه مقدس امام حسین سلام الله علیه)


امروز سالروز ولادت دردانه امام رضا، حضرت جوادالائمه و نیز (به‌ نیت شش ماه که تا عاشورای حسینی سلام الله باقی است) سالروز ولادت شکوفه شش‌ماهه امام حسین، حضرت علی اصغر است، سلام الله علیهم.

ولادت ابواب الحوائج را به محضر امام عصر سلام الله علیه و به شما و همه شیعیان و محبان ایشان تبریک عرض میکنم.

حکایت اولویت

فرمانده به سرباز ماموریت می‌دهد، می‌گوید: سوار هواپیما می‌شوی، می‌روی فلان منطقه، با چتر می‌پری پایین. وقتی فرود آمدی، ماشینی را می‌بینی که منتظرت است. سوارش می‌شوی تو را می‌برد به محل ماموریت.

سرباز می‌گوید، چشم!

روز موعود، سرباز سوار هواپیما می‌شود، به منطقه موردنظر که می‌رسند خلبان می‌گوید: رسیدیم! بپر!

سرباز می‌پرد. لحظاتی بعد، بین زمین و آسمان ضامن چترش را می‌کشد، اما چتر باز نمی‌شود! همانطور که با کله داشت می‌رفت پایین با خودش می‌گوید: این هم از شانس ما! الان برسم زمین ببینم ماشین هم نیامده!


دست‌کم یک نکته آموزنده هم از توی لطیفه استخراج کنیم که سودی برده باشیم:

  • چه خوب می‌شود اولویت‌ها را دریابیم. اصل و اساس کارمان درست نباشد، با فرعیاتِ محض، راه به جایی نمی‌بریم.

مظلوم پیروز

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

بالاخره در نبرد بین امام هادی (علیه‌السّلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیه‌السّلام) بود؛ این باید در همه‌ی بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.

در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکی پس از دیگری، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله‌ی کوتاهی مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکی به‌دست پسرش کشته شد، دیگری به دست برادرزاده‌اش و به همین ترتیب بنی‌عباس تارومار شدند؛ به عکسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه‌روز وسعت پیدا کرد؛ قویتر شد.

حضرت هادی (علیه‌السّلام) چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آن‌جا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی میکردند. سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود را - با ترکهای خودمان؛ ترکهای آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود - که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقه‌ی مغولستان و آسیای شرقی آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمیشناختند و از اسلام سر در نمیآوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم میشدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا کردند. در همین شهر سامرا عده‌ی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیه‌السّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله‌ی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامه‌نگاری و... - برساند. این شبکه‌های شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همه‌ی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبه‌روز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادی همه‌ی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علی‌رغم آنها انجام داده است...

بخشی از بیانات امام خامنه‌ای حفظه الله در سی‌ام مردادماه سال ۱۳۸۳ و پس از مراسم روضه‌خوانی به مناسبت شهادت حضرت امام علی النقی علیه‌السلام؛ نشانی دریافت متن و تصویر سربرگ و نشانی دریافت صوت از تارنمای Khamenei.ir


روزی که گذشت، سالروز شهادت امام هادی سلام الله علیه بود و امشب، شام غریبان ایشان. شهادت امام عزیز را به محضر ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و به شما و همه شیعیان و محبان ایشان تعزیت عرض میکنم.


ایران همدل را فراموش نکنیم.

امام باقر علیه‌السلام و مبارزه‌ی فرهنگی

مبارزه با تحریف، در دوران امام باقر (علیه‌السلام) از همیشه‌ی پیش از زمان آن حضرت گسترده‌تر انجام شد... مبارزه‌ی فرهنگی یعنی تلاش برای تغییر فرهنگ حاکم بر ذهنهای مردم، تا راه را برای حکومت الهی هموار و بر حکومت طاغوتی ببندند و امام باقر (علیه‌السلام) این کار را شروع کرد. باقر علم‌الاولین یعنی این. ایشان شکافنده‌ی حقایق قرآنی و دانشهای اسلامی بودند.

از بیانات رهبر انقلاب، امام خامنه‌ای حفظه الله، 66/5/9


شب ولادت امام محمدباقر سلام الله علیه را به محضر امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و به شما و همه شیعیان و محبان ایشان تبریک عرض میکنم.


مأخذ سخن‌نگاشت: تارنمای امام خامنه‌ای (نشانی برای دریافت نسخه اصلی در اندازه کامل)


ایران همدل را فراموش نکنیم.

لطیفه‌ای از کودکی

یکی کار و بارش روبه‌راه نبود گفتند: برو تهران اونجا پول ریخته.

بنده خدا ساده بود فکر کرد واقعا تهران پول ریخته. بلیط گرفت و با اتوبوس راهی شد. به تهران که رسید، وقتی داشت از اتوبوس پیاده می‌شد، دست بر قضا یک اسکناس افتاده بود جلوی پایش. با خودش گفت، امروز خسته‌ام از فردا جمع می‌کنم.


یادش به‌خیر، این لطیفه را خیلی سال‌ پیش، دوره ابتدایی یکی از هم‌کلاسی‌ها تعریف کرده بود.


ایران همدل را فراموش نکنیم.

شگفتی آفرینش

در سختی‌ها، غمگسار پیغمبر؛ در جهاد، همراه امیرالمؤمنین؛ در عبادت، خیره‌کننده‌ی چشم فرشتگان؛ در سیاست، سُراینده‌ی آن خطبه‌های فصیح و بلیغ و آتشین. در خطبه‌های فاطمه‌ی زهرا ــ چه آنچه در مسجد بیان کردند، در مقابل مهاجر و انصار، چه آنچه با زنان مدینه در میان گذاشتند ــ هم سیاست هست، هم معرفت هست، هم شکایت هست، هم منقبت [هست]؛ همه‌چیز ــ یک چیز فوق‌العاده‌ای است ــ آن هم در بهترین و عالی‌ترین الفاظ، شبیه خطبه‌های نهج‌البلاغه؛ تربیت‌کننده‌ی امام حسن، تربیت‌کننده‌ی حسین‌بن‌علی، تربیت‌کننده‌ی زینب؛ ببینید! این خصوصیّات کنار هم که قرار میگیرد، حقّاً و انصافاً یک شگفتی عظیمِ عالمِ وجود را به انسان نشان میدهد. کودکیِ او الگو است، جوانی او الگو است، ازدواج او الگو است، سیره‌ی زندگی او الگو است؛ همه‌ی اینها برترین الگوهایی هستند که نشان‌دهنده‌ی قلّه‌ی زن مسلمان محسوب میشوند؛ این قلّه است. اسلام، زنان مسلمان را، [همه‌ی] زنان را به سمت این قلّه دعوت میکند؛ درست است که همه نمیتوانند برسند، لکن میتوانند به آن سمت حرکت کنند.

فرازی از بیانات امام خامنه‌ای حفظه الله در دیدار اقشار مختلف بانوان (27 آذر 1403 شمسی)

مأخذ نسخه اصلی عکس: تارنمای رهبر معظم انقلاب Leader.ir


سالروز ولادت ام ابیها، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهما را به محضر خاندان وحی و امام عصر عج الله تعالی فرجهم الشریف و به شما و همه شیعیان و محبان ایشان تبریک عرض میکنم. همچنین روز مادر و روز زن را به مادران و بانوان محترم تبریک میگویم.


ایران همدل را فراموش نکنیم.