چند منطقه کشورمان همزمان درگیر برف و یخبندان است و این مزید بر علت شده تا مصرف گاز کشور بیسابقه افزایش یابد. تا جایی که مقدور است صرفهجویی کنیم تا کسی از هموطنانمان در سرما نماند، انشاءالله.
«بر من سخت است که خلق را ببینم و تو دیده نشوی...»
چند منطقه کشورمان همزمان درگیر برف و یخبندان است و این مزید بر علت شده تا مصرف گاز کشور بیسابقه افزایش یابد. تا جایی که مقدور است صرفهجویی کنیم تا کسی از هموطنانمان در سرما نماند، انشاءالله.

سلام خدا بر خانمی که برای پدرش صلیاللهعلیهوآلهوسلم مادری کرد...


آنچه میبینید، تصویر دو قرصِ اورانیومی یا همان سوخت هستهای است؛ قطر و طول آنها از چند سانتیمتر فراتر نمیرود اما هر کدام از همین قرصهای کوچک، تقریباً معادل 1000 کیلوگرم زغال سنگ، انرژی تولید میکند.
چندسالی است که با آمدن زمستان و تابستان، مشکل کمبود برق هم خودش را نشان میدهد. از سویی مردم بابت آلودگی هوا گلایه دارند و از سوی دیگر احتمال قطعی برق صنایع یا منازل، آنها را نگران میکند؛ در هر دو مورد هم حق دارند. اما چاره چیست؟ چطور میتوان هم هوای سالمتر و هم برق کافی داشت؟
کسانی که از سر ناآگاهی، فناوری هستهای را برای کشورمان دردسرآفرین و هزینهزا میدانند، توجه ندارند که اگر برق کافی نداشته باشیم، در صنعت و تولید و آموزش و پژوهش و امنیت هم به مشکلات اساسی برمیخوریم؛ و بماند که برق فقط یکی از کاربردهای مهم فناوری هستهای است.
در حال حاضر پایدارترین و مطمئنترین برق، برق هستهای است. در تمام دنیا هیچ نوع نیروگاه دیگری وجود ندارد که با ضریب ظرفیت بیش از 90 درصد در سال، هم انرژی پایدار در اختیارتان بگذارد و هم با محیط زیست، سازگارتر باشد. انرژی پایدار یعنی انرژیِ دائمی.
برق حاصل از نیروگاههای خورشیدی و بهخصوص بادی، تا حد چشمگیری پاک و تجدیدپذیر است اما پایدار نیست، چون آفتاب همیشه نمیتابد و باد هم همیشه نمیوزد. اما برای مثال، هر نیروگاه هستهای 1000 مگاواتیِ آبفشرده فقط با 27 تن اورانیوم یک سال برایمان برق تولید میکند.
به لطف خدا ایرانِ ما فناوری هستهای را بومی و به چرخه کامل تامین سوخت هستهای دست پیدا کرده است؛ یعنی از استخراج اورانیوم گرفته تا تبدیل آن به سوخت هستهای و مدیریت پسماندهای آن را خودمان انجام میدهیم. چگونه میتوان شکر خدا را بابت چنین نعمتی به جا آورد؟ شاید کمترین کاری که میتوانیم انجام دهیم حمایت تمامقد از فناوری و صنعت هستهای است؛ فناوری و صنعتی که به برکت خون شماری از بهترین جوانان ما به دست آمده است.
امروز، 21 دی، یازدهمین سالگرد ترور دانشمند هستهای کشورمان، شهید مصطفی احمدی روشن بود.
همواره فرزندان فاطمه سلاماللهعلیها را بر فرزندان خود مقدم میداشت. نوشتهاند وقتی بشیر خبر آورد که هر چهار پسر ایشان در رکاب امام علیهالسلام به شهادت رسیدهاند، پیوسته از حسین میپرسید و سخنی فرمود بدین مضمون که فرزندانم و تمام آنچه زیر گنبد خضراست به فدای حسین...
سلام خدا بر اُمالبنین و سلام خدا بر فرزندان پاک او...

هنگامی که فاطمه سلاماللهعلیها بیمار شد، همان بیماری که در آن وفات یافت، زنان مهاجر و انصار برای عیادت خدمتش حاضر شدند و عرض کردند: چگونه صبح کردی ای دختر رسول خدا؟
او در پاسخ، حمد خدا بهجا آورد و بر پدرش (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) درود فرستاد، سپس فرمود:
بهخدا در حالی صبح کردم که از دنیای شما متنفرم، مردان شما را دشمن میشمرم و از آنها بیزارم.
آنها را آزمودم و دور افکندم، و امتحان کردم و مبغوض داشتم. چه زشت است شکسته شدن شمشیرها و بازی کردن بعد از جِدّ و کوبیدن بر سنگ و شکافته شدن نیزهها و فساد عقیده و گمراهی افکار و لغزش ارادهها و «چه بد اعمالی از پیش برای آنها فرستاد، نتیجه آن خشم خداوند بود و در عذاب جاودانه خواهد ماند1». و چون چنین دیدم مسئولیت آن را به گردنشان افکندم و بار سنگین گناه آنرا بر دوششان و رهآورد هجومش را بر عهده آنها نهادم.
وای بر آنها، چگونه خلافت را از کوههای محکم رسالت و شالودههای متین نبوت و رهبری و جایگاه نزول وحی و جبرئیل امین و آگاهان در امر دنیا و دین کنار زدند؟
«آگاه باشید زیان آشکار همین است2»
آنها چه ایرادی به ابوالحسن علی (سلاماللهعلیه) داشتند؟
والله آنها ایراد میگرفتند به شمشیر بُرندهی او و بر بیاعتناییش در برابر مرگ در میدان نبرد، و قدرت او در جنگ و ضربات درهمشکنندهاش بر دشمن.
بهخدا سوگند [اگر امر خلافت با او بود] هرگاه مردم از جاده حق منحرف میشدند و از پذیرش دلیل روشن سرباز میزدند، آنها را با نرمی بهسوی منزل مقصود سیر میداد، سیری که هرگز آزاردهنده نبود، نه مَرکب ناتوان میشد و نه راکب خسته و ملول.
و سرانجام آنها را به سرچشمه زلال وارد میکرد، نهری که دو سویش مملو از آب بود، آبی که هرگز ناصاف نمیشد، سپس آنها را پس از سیرابی کامل بازمیگرداند و سرانجام او را در پنهان و آشکار خیرخواه خود مییافتند.
او هرگز از دنیا بهره نمیگرفت، و از آن سودی جز سیراب کردن تشنهکامان و سیر کردن گرسنگان نداشت.
و در اینجا دنیاپرست از زاهد و راستگو از دروغگو برای همه آنها روشن میشد.
«و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم، ولی تکذیب کردند و ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم3».
«و ظالمان این گروه نیز بهزودی گرفتار بدیهای اعمالی خواهندشد که انجام دادهاند و هرگز عاجزکننده نیستند [و نمیتوانند از چنگال عذاب بگریزند]4». آری این سرنوشتی است که در انتظار آنهاست...
فرازهایی از خطبه حضرت زهرا سلاماللهعلیها در جمع زنان مدینه
متن کامل را در این نشانی بخوانید.
ارجاعات قرآنی:

حدود دو سه هفتهی پیش با خود میاندیشیدم که در این شبها جای «سوره» چه خالی است. برنامه «سوره» در فاطیمه و رمضان و محرمی که گذشت، با سه فصل «سقیفه»، «نهجالبلاغه» و «کوفه» بابهای مهمی از تاریخ صدر اسلام را گشود که اغلب تاکنون مهجور و مغفول مانده بودند. شخصاً مطالب جنابان «محمدحسن زورق» در فصل سقیفه و «اصغر طاهرزاده» و «حامد کاشانی» در فصل کوفه را فراموش نمیکنم. بهراستی خط فکریِ برخی از خواص و صحابه پیامبر خدا (ص) چه بود که پس از رحلت حضرتش چنان وقیحانه از غدیر عبور کردند تا سالیانی بعد فاجعه کربلا رقم بخورد؟ بدون کشف ریشهها نمیتوان رویدادها را درست تحلیل کرد.
مخاطب «سوره» نه منفعل که باید فعال باشد. در هر شب از هر فصل، صاحبنظری میهمان برنامه است و از منظری خاص به موضوع میپردازد. به یاد دارم که طی حدود یکی دو سال پیش بر دیدگاهی از دو میهمان در دو برنامه مجزا نقدی جدی داشتم. اما «سوره» در کلیت خود، رویدادها و مباحث دقیق و گاهی کمتر بازگوشدهی تاریخی و اجتماعیِ اسلام را در افقی گسترده فراروی مخاطب مینهد. لذا مخاطب باید بشنود، بیاندیشد، بکاود و آنچه را که با قرآن و سنت شیعه منطبق است، دریابد و بپذیرد.
با نزدیک شدن سالروز شهادت بانوی دو عالم، فصل جدید سوره با نام «انقلاب فاطمی» سلاماللهعلیها نیز چند روزی است که آغاز شده است.
«سوره» فصل «انقلاب فاطمی» هر شب، ساعت 22:30 از شبکه 4 سیما پخش میشود. بازپخش آنرا میتوانید ساعت 13:30 روز بعد ببینید.
نشانیِ صفحهی ویژه برنامه سوره در تارنمای شبکه 4 سیما
از خدای بزرگ برای عوامل برنامه و از جمله برای سردبیر و مجری محترم آن، مسعود دیانی، خیر مسئلت دارم.
بزرگانمان ما را از همنشین بد بر حذر داشتهاند. همنشین بد همیشه و الزاماً انسانِ بد نیست؛ هر چیز گمراهکنندهای که انسان به آن خو کند و با آن وقت بگذارند نیز همان اثر مخرب را دارد. برنامههای ماهوارهای و وبسایتهای مخرب و مفسدهانگیز که روزانه ساعتهای ارزشمندِ عمرِ انسانها را میبلعند، نمونههای بارز و عینیِ همنشین بد در عصر ما هستند.
دوست و همنشین بد مگر چه میکند؟ انسان را به معصیت میکشاند، پای او را به مجالس گناه میگشاید، اخلاقش را کمکم عوض میکند، حلال و حرام خدا را در نظرش بیاهمیت جلوه میدهد و سرانجام رشته ارتباطش با خدا را میگسلاند. پناه میبریم به خدا!
برنامههای ماهوارهای و وبسایتهایی که در مقابل ایمان و اخلاق طغیان کردهاند، دقیقا با انسان چنین میکنند. همنشینی با بدان و وقتگذرانی با آنها تدریجاً خوی انسان را تغییر میدهد.
زندگی کوتاهی داریم، به ریسمان محکم خدا چنگ بزنیم و از او بخواهیم تا توفیقمان دهد زندگی ارزشمندمان را جز برای او صرف نکنیم.